شبی رامحفل زیبا بپاکردندعشاقان که این رسمیست دیرینه چوبلبل سوی گل گردان
بودچون نغمه هابرپاچومست روی مه سیما ملایک هم به پروازندبدورجمع مشتاقان
سیه چشمان همه جمعندوآویزان به هرمویی چوغرق بحرطوفانی نمایان می شوندهرآن
گل نرگس گل لاله ازاین محفل بپاخیزد چوشوق روی گل دارداگربال وپرش سوزان
طنین افکنده محفل راچوآوادلرباباشد بگیردموج آن ازارض تاهفتم سماچرخان
صدایکبارهم پیچیدودرغارحراآنسان که گفتااومحمدرابخوان این آیه ازقرآن
چوآوادلرباباشدبدل چسبدزهرحنجر بنال ایقدسیان بادل که حنجرداده اندبرآن